عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



اگر ماه بودی به صد ناز / شاید شبی بر لب بام من مینشستی . . .♥♥ اینجا آسمان از دل من تیره تر است ، روزگارم ابریست ، من اگر تنهایم ، یاد تو با من هست♥♥ مهربانم روزگارم ابریست ، کاش این بار جای خورشید تو آفتاب شوی ♥♥ آسمونی رو دوست دارم که بارونش فقط واسه شستن غم های تو بباره ♥♥ ای بی تو زمانه سرد و سنگین در من / ای حسرت روزهای شیرین در من! بی مهری انسان معاصر در توست / تنهایی انسان نخستین در من

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان dehkadeye gham و آدرس azi.love.girl.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 393
بازدید دیروز : 12
بازدید هفته : 434
بازدید ماه : 4446
بازدید کل : 103045
تعداد مطالب : 441
تعداد نظرات : 96
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


آمار مطالب

:: کل مطالب : 441
:: کل نظرات : 96

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 2

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 393
:: باردید دیروز : 12
:: بازدید هفته : 434
:: بازدید ماه : 4446
:: بازدید سال : 10531
:: بازدید کلی : 103045

RSS

Powered By
loxblog.Com

khat cherk haye del tangi azi

تبلیغات
امشب
سه شنبه 17 بهمن 1391 ساعت 23:10 | بازدید : 598 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

 

   

خدایا دلم از زمینت گرفته

خدایا دلم از نامهربونی ها گرفته

خدایا بزار بیام پیشت نفسم دیگه نمیاد توی این زمین

خدایا طاقت ندارم! بی مهری ادمها داره خوردم میکنه

 

 

 
 

 

 امشب بدجور دلم گرفته.يه مدت بود که چشامو تر نديده بودم.امشب دوباره بارون اومد.يه جا خوندم که آدم بايد هر از گاهی گريه کنه تا بعدش شادی رو بهتر درک کنه.البته من از زندگی ام راضی ام.خدا رو شکر...فقط از ته دل امروز گريستم برای شادی بيشتر!!

 

 

خدایا اشکام امونمو بریده  
دلم بدجور  گرفته ...حالم خوش نیست... شب که میشه بدجور احساس تنهایی میکنم

هیچکس نیست حرف دلمو بش بزنم :| بدجور دلتنگم شبا واسم اندازه ی یک روز تمام طول میکشه

کاش منم مث خیلی های دیگه بودم ...... !


خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا کمکم کن

 


|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
دلم بدجور گرفته
سه شنبه 17 بهمن 1391 ساعت 22:51 | بازدید : 563 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

   

دلم بدجور گرفته میخوام بشینم گریه کنم

بغض تو صدام گرفته

میخوام بشینم گریه کنم

میخوام بیام به دیدنت

بگم بهت دوست دارم

اشک توی چشمام جمع شده

میخوام بشینم گریه کنم

میخوام سرمو بذارم رو سینتو

زار زار گریه کنم

یه بوسه از لبای تو بردارمو

با اشکام دنیارو واسه خودم تیره کنم

چشام به در خودتو بگو

دلم واست یه ذره شد

دنیارو به پات میریزم

عشقم ازم دل زده شد

آره منم اون عاشقی که بودی دنبالش یه روز

اما ببین عاشق شدم بازم به پای من بسوز

توی چشات دنیارو رنگی میکنم

اگه بخوای خودمو برات دلقکِ سنگی میکنم

فقط بیا کنار من

جات خالیه ناناز من

بیا بازم بهم بگو

که عالیه شعرای من

 


|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
از تو دل میخوام نه ترحم..... با من حرف بزن
سه شنبه 17 بهمن 1391 ساعت 1:12 | بازدید : 533 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

   


 

 

از تو دل میخوام نه ترحم شدم اسیر این توهم

که میسوزه دلت واسه من .... با من حرف بزن 

حرف بزن تا آروم بگیرم نگی دوسم داری میمیرم کی میمیره واست به جز من؟؟ با من حرف بزن 

 

دلهره دارم دیگه تو خوابت نیام یا کسی روزی تو دلت بگیره جام رو

 

دلواپست میشم تا دور میشی از خونه کی جز تو معنای این احساسو نمیدونه؟؟؟ 

 

از تو دل میخوام نه ترحم.....

 

با من حرف بزن... با من حرف بزن

با من حرف بزن

با کلمات ساده...

کلمات ساده ای که وقتی از زبان تو رانده می شوند ،

همچون دانه های الماس بر وجودم می بارند

و قلبم را جلا می دهند.

با من حرف بزن

هرچند تکراری

کلمات تکراریت هر لحظه و هرثانیه

برایم معنا و مفهوم جدیدی دارد

با من حرف بزن

حرفهایت مرا به رشد و بالندگی وا می دارد

با من حرف بزن

تا به اوج برسم ودر اوج بمانم.

 

 


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
برس به فریادم.
یک شنبه 15 بهمن 1391 ساعت 16:34 | بازدید : 620 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

      


 فداتشم بیا کم کم

 

از سایه میترسم....

 

دردهام رو درمون کن .... آغاز رو آسون کن...

 

غمگین غمگینم یه بغض سنگینم

 

تنهاتر از مهتاب...

 

نه من نمیتونم....بی تو نمیمونم....

 

آه ای پری برگرد تو برزخ افتادم ....برس به فریادم....برس به فریادم....

 


|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
دلم، بشکنه حرفی نیست
یک شنبه 15 بهمن 1391 ساعت 16:30 | بازدید : 609 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

      


 

دلم، بشکنه حرفی نیست / حقیقت رو ،ازت میخوام

بهم راحت بگو میری / حالا که سرد رویاهام

 

دلم بشکنه حرفی نیست

فقط کاش ،لایقت باشه

میرم از، قلبه تو بیرون 

 که عشقش ، تو دلت جا شه

 

دلم بشکنه حرفی نیست اگه تو، یارو همراشی

ولی میشد، بمونی و  کمی هم عاشقم باشی

 

همه فکرش شده چشمات  گاهی، دستاتو میگیره

یه وقت تنهاش نذاری که مثله من میشه میمیره!

 

مثله من میشه میمیره!....

 

 
 


|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
ادمها
شنبه 14 بهمن 1391 ساعت 22:26 | بازدید : 675 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

      


آدم ها سنگ دل شدند...
اما سنگ ها هنوز دل دارند....

آدم ها سنگ دل شدند...
اما سنگ ها هنوز دل دارند....
SoGoL

|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تنهایی‌ یعنی‌ اینکه
شنبه 14 بهمن 1391 ساعت 21:28 | بازدید : 596 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

      


تنهایی‌ یعنی‌ اینکه حتی یه نفر رو هم تو این دنیایه کوفتی نداشته باشی‌ تا حرفات رو بزنی‌. 

تنهایی‌ یعنی‌ اینکه این نقاب خندرو فقط شب‌ها تو تخت خواب برداری.

تنهایی‌ یعنی‌ اینکه همه بیان گذشتهٔ خودت رو پیش خودت درد و دل کنن, تو هم از

تجربه‌هات کمکشون کنی‌ ، ولی‌ کسی‌ نپرسه که آخه لامصّب ، این هارو از کجا

میدونی‌ ؟

 


|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
هرگز فراموش نكن تلخی
جمعه 13 بهمن 1391 ساعت 14:49 | بازدید : 573 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

      


 

هرگز فراموش نكن من برای بدست آوردنت دلی را به دریا زدم كه از آب واهمه داشت...‏!‏‏!‏‏!‏

 

 

 

تـو هم تلخ بودی
تلــخ !
درست مثل قطره های فلج اطفالی
كه در كودكی به خوردم می دانند !
غافل از اینكه این بار

 

تلخی تــو دلم را فلــج كرد 

 

 

 


|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
فداکاری
جمعه 13 بهمن 1391 ساعت 14:47 | بازدید : 619 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

     


تو رویا خیلی خوشبختیم   
 
 
  ولی در اصل می لنگیم
 
 
رسیدن گاهی ممکن نیست   
 
 
   مهم اینه که می جنگیم
 
 
نفس می شی واسم امشب    
 
 
   می ری آروم تو سینم
 
 
به حدی عاشقت هستم      
 
 
      خودم رو هم نمی بینم
 
 
به این احساس مدیونیم      
 
 
     باید کاری کنیم واسش
 
 
 
باید هر جا که لازم شد       
 
 
      فداکاری کنیم واسش 
 
 
 

|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
وقتی دلم می گیرد
پنج شنبه 12 بهمن 1391 ساعت 22:49 | بازدید : 547 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

    

 

وقتی دلم می گیرد

 

 تو نیستی كه ببینی چه سخت است

تمام اندوه خویش را بی صدا گریستن

بی هیچ دست نوازشی

وقتی دلم می گیرد

تو نیستی كه بدانی چه دردناك است

بغض دلتنگی خود را بی صدا شكستن

بی هیچ سنگ صبوری

وقتی دلم می گیرد

تو نیستی كه تماشا كنی

سر به دیوار كوفتن در اتاق تنهایی

و چنگ زدن گریبان خود را در خفقان بی كسی

وقتی دلم می گیرد

تو نیستی كه بشنوی

صدای پای اشكی را

كه بر گونه هایم می دود

و به هوای شانه هایت بر زمین می افتد

وقتی دلم می گیرد

تو نیستی كه حس كنی

نیاز دستهایم به دستهایت

نگاهم به نگاهت

و صدایم به صدایت را

وقتی دلم می گیرد

تو نیستی كه باور كنی

وسعت اندوه مرگ باورهایم را

وقتی دلم می گیرد

تو نیستی كه نگاه كنی

دشواری دم زدن

در تكرار دمادم در خود شكستن

وقتی دلم می گیرد

تو نیستی كه به روی این بی ستاره ی شبخوان

پنجره ای به باغ كهكشان باز كنی

و وقتی كه تونیستی

من دلم می گیرد...


|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
کاش می فهمیدی....
پنج شنبه 12 بهمن 1391 ساعت 22:27 | بازدید : 578 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

   

 دلم می خواهد باشی كنار تمام لحظه های بی كسی ام...

 دلم می خواهد برای گرفتن دستان مهربانت به دنبال ثانیه ها نباشم...

 دلم می خواهد تمام لحظه های بودنم را با تو پر كنم...

چگونه فریاد برآورم كه نمی توانم بی تو....

دلم می خواهد لحظه های گریه ام را تو مرهم باشی...

دلم می خواهد دست های خسته ام را تو پناه باشی ...

دلم می خواهد در تب و تاب كوچه پس كوچه های زندگیم تو یاورم باشی...

دلم می خواهد سر در آغوش تو بگذارم و از این همه فاصله فرار كنم....

كاش می فهمیدی وقتی در حصار محدودیت های دیوانه كننده ی زندگی اسیر می شوم چگونه بال رهایی را دست های تو قرار می دهم و به مدد رویای حضورت زندان غم را می شكنم...

كاش می فهمیدی...

دلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم گرفته ای خدا...

 


|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
يادته
دو شنبه 9 بهمن 1391 ساعت 23:21 | بازدید : 620 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

  

 روزاي خيلي طلايي يادته

روز ترس از جدايي يادته

شعراي کتاب درسي يادته

يادته گفتي ميترسي يادته

چشم نازت مال من بود يادته

ديدن من قدغن بود يادته

روزگار قهر و آشتي يادته

هيچکسي جز من نداشتي يادته

واسه ي خنده اجازه يادته

اونا که مي گفتي رازه يادته

دستاتو مي خوام بگيرم يادته

راستي تو بي تو ميميرم يادته

چيزي خواستيم از خدامون يادته

مستجاب نشد دعامون يادته

چشمون زدن حسودا يادته

چشامون شد مثل رودا يادته

گفتي ما بايد جدا شيم يادته

گفتي بايد بي وفا شيم يادته

يه دفعه ازم بريدي يادته

خط رو اسم من کشيدي يادته

گفتي عشق تو هوس بود يادته

گفتي خوب بود ولي بس بود يادته

حلقه من دست تو دیدم یادته

کلی سرزنش شنیدم یادته

چشم من به چشمت افتاد يادته

کاري که دست دلم داد يادته

حالا اومدم همونجا وایسادم

که تقاضای تورو جواب دادم

درآوردم از دستم انگشترو

جا گذاشتمش همونجا دفترو

اما قول دادم به قلبمو خدا

دیگه دل ندم به عشق آدما


|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
دلم گرفته از روزگارم
دو شنبه 9 بهمن 1391 ساعت 21:13 | بازدید : 589 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

  

چشامو بستم خسته ی خستم

با عکسات اینجا تنها نشستم
تو رو ندارم هی بدمیارم
دلم گرفته از روزگارم


|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
دو شنبه 9 بهمن 1391 ساعت 20:39 | بازدید : 655 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

 

 

بـــــــــــــی منطــق ترین عضو بـد نـــــــم

چشمهـــــــــایم اند

مــــی بیننـــــد ڪـه دیــــگر دوستـــــم نـداری

امــــا هنـــوز تشنــه دیدنت هستند . . .

بـــــــــــــی منطــق ترین عضو بـد نـــــــم
چشمهـــــــــایم اند
مــــی بیننـــــد ڪـه دیــــگر دوستـــــم نـداری
امــــا هنـــوز تشنــه دیدنت هستند . . .
<M>

|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
به آغـوش کوچـک مـن بیـا ...
چهار شنبه 4 بهمن 1391 ساعت 21:30 | بازدید : 631 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )


 

 به آغـوش کوچـک مـن بیـا ...

وقتی آسمان این همه بخیل است

وقتی ابرها ناخن‌خشكی می‌كنند

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

وقتی دست‌هایی كه باید سایبان مهربانی‌ات باشند، اینهمه كوتاهند

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

وقتی شاخه‌های بهار تا دیوار خانه تو نمی‌رسند

وقتی گردبادهای گریز در چشم‌هایت قدم می‌زنند

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

به سراغ دست‌های من بیا

به آغوش من كه برایت همیشه گرم است ...

عزیز من! این آغوش هر چند كوچك، ولی برای تو یك دنیا جا دارد.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net

این آغوش هرچند كوچك،
ولی می‌تواند سرمای ترسی كه در جانت بیتوته كرده است
را به تابستانی‌ترین ظهر ممكن برساند.

وقتی "گل‌ها فقط برای دیدن تو چانه نمی‌زنند" و كسی نیست كه برایت زنده بماند و زندگی كند

گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org

وقتی ثانیه‌های حیات، سال‌اند، وقتی مرگ در دو قدمی ما نفس می‌كشد و جوان می‌شود

وقتی دار و ندار جهان به پای اسلحه‌هایی می‌ریزد كه فقط بلدند آدم بكشند؛

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

به آغوش من بیا ...

به این مطمئن‌ترین مكان دنیا كه برای تو می‌تواند جان‌پناهی باشد.

چرا كه عاقلان دنیا! سرپناهت را به موشك گرفتند و بازی‌های كودكانه‌ات را ناتمام گذاشتند.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

عزیز من! من شاید كوچك باشم؛

شاید دست‌های من برای به آغوش كشیدنت كوتاه باشد.

ولی دلم به اندازه تمام تابستان‌های تاریخ گرم است و آغوشم مطمئن‌ترین جا برای توست.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

به آغوش من بیا و آرام بگیر ...

از این همه صدای مسلسل‌هایی كه در تاریخ راه می‌روند و گوش جغرافیا را كر كرده‌اند.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

به آغوش من از نگاه‌های هیز مردانی كه چشم‌هایشان روی شكمشان باد كرده است و لبخند می‌زنند تا دندان‌های كرم‌خورده‌شان را به زنان روی دیوار نشان دهند.

عزیز من، خواهركم، مطمئن‌ترین و گرم‌ترین
نقطه جغرافیا آغوش كوچك من است كه برادر بزرگ توام.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org




|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ایـن دیـوانگیـست ...
دو شنبه 2 بهمن 1391 ساعت 17:25 | بازدید : 638 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

 

ایـن دیـوانگیـست ...

که از همه گلهای رُز تنها بخاطر اینکه
خار یکی از آنها در دستمان فرو رفته است متنفر باشیم

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

که همه رویاهای خود را تنها بخاطر اینکه
یکی از آنها به حقیقت نپیوسته است رها کنیم


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

این دیوانگیست ...

که امید خود را به همه چیز از دست بدهیم بخاطر اینکه
در زندگی با شکست مواجه شده ایم

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

که از تلاش و کوشش دست بکشیم بخاطر اینکه
یکی از کارهایمان بی نتیجه مانده است


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net

این دیوانگیست ...

که همه دستهایی را که برای دوستی بسوی ما دراز می شوند بخاطر اینکه
یکی از دوستانمان رابطه مان را زیر پا گذاشته است رد کنیم

گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org

که هیچ عشقی را باور نکنیم بخاطر اینکه
در یکی از آنها به ما خیانت شده است

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

این دیوانگیست ...

که همه شانس ها را لگدمال کنیم بخاطر اینکه
در یکی از تلاشهایمان ناکام مانده ایم

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

به امید اینکه در مسیر خود هرگز دچار این دیوانگی ها نشویم
و به یاد داشته باشیم که همیشه

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

شانس های دیگری هم هستند
دوستی های دیگری هم هستند
عشق های دیگری هم هستند
نیروهای دیگری هم هستند
و افق های بهتری هم هستند

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

تنها باید قوی و پُر استقامت باشیم
و همه روزه در انتظار روزی بهتر و شادتر از روزهای پیش باشیم ...





|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
پیـغام گیر تلفن برخی شاعـران ایـرانی !
شنبه 30 دی 1391 ساعت 19:33 | بازدید : 630 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


زنگ زدن توی این روزها فقط برای مسائل کاری نیست و در اکثر مواقع از سر دلتنگیه و به نوعی یاد کردن از دوستان و رفقا به حساب میاد. هرچند بعضی وقت ها با صدای پیغام گیر مواجه می شیم که میگه : لطفا پس از شنیدن صدای بوق پیغام خود را بگذارید ... اما تا حالا هیچ فكر كردید اگه زمان شاعرای قدیمی تلفن و پیغام گیر وجود داشت، شاعرا واسه پیغام گیرشون چه متنی رو میذاشتن؟! هرچند این مطلب برای خیلی از شما دوستان شاید چیز جدیدی نباشه ولی مرور دوباره اش هم خالی از لطف نیست.


پیغام گیر تلفن حافظ :

رفته ام بیرون من از کاشانه ی خود غم مخور!
تا مگر بینم رخ جانانه ی خود غم مخور!
بشنوی پاسخ ز حافظ گر که بگذاری پیام
زان زمان کو باز گردم خانه ی خود غم مخور!


پیغام گیر تلفن سعدی :

از آوای دل انگیز تو مستم
نباشم خانه و شرمنده هستم
به پیغام تو خواهم گفت پاسخ
فلک را گر فرصتی دادی به دستم


پیغام گیر تلفن فردوسی :

نمی باشم امروز اندر سرای
که رسم ادب را بیارم به جای
به پیغامت ای دوست گویم جواب
چو فردا بر آید بلند آفتاب


پیغام گیر تلفن خیام :
این چرخ فلک عمر مرا داد به باد
ممنون توام که کرده ای از من یاد
رفتم سر کوچه منزل کوزه فروش
آیم چو به خانه پاسخت خواهم داد!


پیغام گیر تلفن مولانا :

بهر سماع از خانه ام رفتم برون، رقصان شوم!
شوری برانگیزم به پا، خندان شوم شادان شوم !
برگو به من پیغام خود، هم نمره و هم نام خود
فردا تو را پاسخ دهم، جان تو را قربان شوم!


پیغام گیر تلفن بابا طاهر :

تلیفون کرده ای جانم فدایت!
الهی مو به قوربون صدایت!
چو از صحرا بیایم نازنینم
فرستم پاسخی از دل برایت !


پیغام گیر تلفن منوچهری دامغانی :

از شرم به رنگ باده باشد رویم
در خانه نباشم که سلامی گویم
بگذاری اگر پیغام پاسخ دهمت
زان پیش که همچو برف گردد رویم!


پیغام گیر تلفن نیما (در خانه ای که در یوش بود) :

چون صداهایی که می آید
شباهنگام از جنگل
از شغالی دور
گر شنیدی بوق
بر زبان آر آن سخن هایی که خواهی بشنوم
در فضایی عاری از تزویر
ندایت چون انعکاس صبح آزا کوه
پاسخی گیرد ز من از دره های یوش



پیغام گیر تلفن نیما (در زمانی که در تهران زندگی می کرد) :

آی آدم ها!
كه اندرپشت خط
در انتظار پاسخی هستید !
یك نفر هم، اینك اندر خانه ی ما نیست!
كه پاسخ گوی الطاف شما باشد.
اگر با دست و پای دائم از چنگ فضای سرخ ناامنی
و این دریای تندوتیره و سنگین كه می دانید
رها گشتم
و سوی خانه برگشتم
سلامی گرم خواهم داد در پاسخ
محبت های بسیار عزیزان را...


پیغام گیر تلفن شاملو :

بر آبگینه ای از جیوه ء سکوت
سنگواره ای از دستان آدمیت
آتشی و چرخی که آفرید
تا کلید واژه ای از دور شنوا
در آن با من سخن بگو
که با همان جوابی گویم
تانگاه که توانستن سرودی است



پیغام گیر تلفن سایه :

ای صدا و سخن توست سرآغاز جهان
دل سپردن به پیامت چاره ساز انسان
گر مرا فرصت گفتی و شنودی باشد
به حقیقت با تو همراز شوم بی نیاز کتمان



پیغام گیر تلفن فروغ :

نیستم... نیستم... اما می آیم... می آیم... می آیم
با بوته ها که چیده ام از بیشه های آن سوی دیوار می آیم. می آیم. می آیم
و آستانه پر از عشق می شود
و من در آستانه به آنها که پیغام گذاشته اند
سلامی دوباره خواهم داد ...

پیغام گیر تلفن شاعران شعر نو :

افسوس می‌خورم
چون زنگ میزنی
من خانه نیستم که دهم پاسخ تو را
بعد از صدای بوق
برگو پیام خود
من زود می‌رسم
چشم انتظار باش ...


یاد سهراب سپهری بخیر آنکه تا لحظه خاموشی گفت :
تو مرا یاد کنی یا نکنی من به یادت هستم، آرزویم همه سرسبزی توست ...


|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
از مرگ نمی ترسم
چهار شنبه 27 دی 1391 ساعت 22:22 | بازدید : 609 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

     

 از مرگ نمی ترسم

من فقط نگرانم

که در شلوغی آن دنیا
 
مادرم را پیدا نکنم ...


|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ای کاش تنها یک نفر در این دنیا مرا یاری کند...
چهار شنبه 27 دی 1391 ساعت 11:47 | بازدید : 632 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

     

ای کاش تنها یک نفر در این دنیا مرا یاری کند...

ای کاش می توانستم با کسی درد دل کنم تا بگویم...

من دیگر خسته تر از آنم که زندگی کنم...

تا بداند غم شبهایم را... تا بفهمد درد تن خسته و بیمارم را...

قانون دنیا تنهایی من است و تنهایی من قانون عشق است...

عشق ارمغان دلدادگیست و این سرنوشت سادگیست...

 


|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
آدمکای برفی
سه شنبه 26 دی 1391 ساعت 17:45 | بازدید : 599 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

    

آدمکای برفی آرومتر بخندین

 

ستاره های روشن چشماتون رو ببندین

 

یواش یواش ببارین ای قطره های بارون

 

لیلای من تو خوابه کنار بید مجنون

 

نگو یه وقت که دستات قلبم رو بردن از یاد

 


|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
از این به بعد.
سه شنبه 26 دی 1391 ساعت 17:8 | بازدید : 600 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

   

 

 
 

 از این به بعد وقتی احساس تنهایی کنم

 
 


 
 

  از این به بعد وقتی احساس تنهایی کنم

 
 


 
 

میرم پیش خدا...

 
 


 
 

اون حرفام رو گوش میده..

 
 


حداقلش اینه که آدم رو پس نمیزنه...
 

|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
میزنم به سلامتی
دو شنبه 25 دی 1391 ساعت 13:4 | بازدید : 609 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

  

 

 

 میزنم به سلامتیه کسی که ازبس بغضشو قورت داده گلو درد گرفته


اونوقت بهش میگن خوب عزیزم لباس بیشتر بپوش... سرما خوردی

 


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
♥الـــــــــــهي نـــــــــميري♥
دو شنبه 25 دی 1391 ساعت 12:23 | بازدید : 586 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

 

  

 

 

 

 ♥  ▒▒    ▒▒   

 

بـــــــــرات بــــــميرم

 

بـــــــــرات بــــــميرم

 

 

♥♥نبيني قهر خدارو بدي هاي روزگارو♥♥

 

 

 

الـــــــــــهي نـــــــــميري

 

 

 

الـــــــــــهي نـــــــــميري

 

 

♥♥بمونه سايت روي سرم ميدوني برات در به درم♥♥

 

الـــــــــــهي نـــــــــميري

 

 

 

الـــــــــــهي نـــــــــميري

 

 

 ♥  ▒▒  ♥  ▒▒  ♥

 

 

 

 


|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
يادته برات نوشتم
پنج شنبه 21 دی 1391 ساعت 19:15 | بازدید : 606 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

  

يادته برات نوشتم اگه عاشقم نباشي الهي بميري

اگه دوسم نداشته باشي غير من كسي رو داشته باشی الهي بميري

بعدش برات نوشتم همرو دروغ نوشتم خودم بميرم

اگه تو يه روز خواسته باشي كه منو دوست نداشته باشي خودم ميميرم

 ♥  ▒▒  ♥  ▒▒  


|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
وقتي تو چشات زل ميزنم
چهار شنبه 20 دی 1391 ساعت 21:4 | بازدید : 578 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

  

 وقتي تو چشات زل ميزنم با غم نگات پل ميزنم

وقتي مي بينم دوسم داري از ته دلم داد ميزنم

اگه يه روزي فرشته ها بخوان تو رو زود تر ببرن

به اونا ميگم كه از قديم ماهي رو با تنگش مي برن


|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
کاش اینجا بودی ..
سه شنبه 19 دی 1391 ساعت 14:22 | بازدید : 633 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

 


 

کاش اینجا بودی ...

 

 

 

کاش اینجا بودی

 

تا که بر شانه تو...

 

گره از بغض گلو باز کنم،

 

گریه آغاز کنم...

 

کاش اینجا بودی

 

تا نوازش کنم

 

احساس تو را...

 

تا تو را ناز کنم...

 

و به اندازه آرامش تو

 

غزلی ساز کنم...

 

عشق ابراز کنم

 

تا بمیرم در تو...

 

با تو پرواز کنم

کاش اینجا بودی ...


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
❤...حقیقت داره یا خوابه....❤
دو شنبه 18 دی 1391 ساعت 11:21 | بازدید : 637 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

 

 

حقیقت داره یا خوابه

                       که دستات توی دستاشه

                                                      محاله اون نمیتونه

                                                                            مثل من عاشقت باشه

        باهاش خوشبخت و آرومی

                                       سرت روی شونه ی اونه

                                                                  یه روزی مال من بودی 

ولی اینو نمیدونه

نمیدونه که دست تو 

                           تو دستای منم بوده 

                                                  بهش بگو که آغوشت

                                                                            یه وقت جای منم بوده...

 بگو چی بین ما بوده

                          سر عشقت چی آوردی

                                                      اونم حرفاتو باور کرد

                                                                             واسه اونم قسم خوردی

  منو یادت میاد یا نه

                          همون که عاشقش بودی

                                                   چقدر راحت یکی دیگه

 

                                                                          جامو پر کرد به این زودی...


 


|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
باز هم دوستت دارم
یک شنبه 17 دی 1391 ساعت 1:21 | بازدید : 581 | نوشته ‌شده به دست azita | ( نظرات )

 


میدانم که علاقه ام برایت مشکل اور است ولی باز هم دوستت دارم

 

میدانم با من بودنت برایت خجالت اور است ولی باز هم دوستت دارم

میدانم بودن من تو را ازار می دهد ولی باز هم دوستت دارم

میدانم از رفتار و حرف هایم متنفری ولی باز هم دوستت دارم

میدانم وقتی در کنار من هستی افکارت جای دیگر است ولی باز هم دوستت دارم

میدانم وقتی به دیدنت می ایم بهانه می اوری و میروی ولی باز هم دوستت دارم

میدانم تو همیشه در خیال من هستی اما من هیچوقت در خیالت نبودم ولی باز هم دوستت دارم

میدانم بیتابی هایم برای تو، بی فایده است ولی باز هم دوستت دارم

میدانم هر روز به دیدار یک غریبه میروی ولی باز هم دوستت دارم
میدانم برایم ارزشی قائل نیستی ولی باز هم دوستت دارم

میدانم گریه هایم دل تو را به رحم نمی اورد ولی باز هم دوستت دارم

میدانم اخم هایت برای من است و خنده هایت برای یک غریبه ولی باز هم دوستت دارم

میدانم علاقه ام به توهرروزبیشترمیشود وتو هیچ حسی به من نداری ولی باز هم دوستت دارم
میدانم من تو را دوست دارم و تو مرا دوست نداری ولی باز هم دوستت دارم

نگاره: ‏باز هم دوستت دارم
میدانم که علاقه ام برایت مشکل اور است ولی باز هم دوستت دارم
میدانم با من بودنت برایت خجالت اور است ولی باز هم دوستت دارم
میدانم بودن من تو را ازار می دهد ولی باز هم دوستت دارم
میدانم از رفتار و حرف هایم متنفری ولی باز هم دوستت دارم
میدانم وقتی در کنار من هستی افکارت جای دیگر است ولی باز هم دوستت دارم
میدانم وقتی به دیدنت می ایم بهانه می اوری و میروی ولی باز هم دوستت دارم
میدانم تو همیشه در خیال من هستی اما من هیچوقت در خیالت نبودم ولی باز هم دوستت دارم
میدانم بیتابی هایم برای تو، بی فایده است ولی باز هم دوستت دارم
میدانم هر روز به دیدار یک غریبه میروی ولی باز هم دوستت دارم
میدانم برایم ارزشی قائل نیستی ولی باز هم دوستت دارم
میدانم گریه هایم دل تو را به رحم نمی اورد ولی باز هم دوستت دارم
میدانم اخم هایت برای من است و خنده هایت برای یک غریبه ولی باز هم دوستت دارم
میدانم علاقه ام به توهرروزبیشترمیشود وتو هیچ حسی به من نداری ولی باز هم دوستت دارم
میدانم من تو را دوست دارم و تو مرا دوست نداری ولی باز هم دوستت دارم‏

 

 

|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5